گریه نکن!

 بیا با هم بخندیم

مردی که یک سکه توی دستش داشت و دستش عرق کرده بود،سکه را این ور و آن ور کرد و گفت:"هر چقدر هم گریه کنی،خرجت نمی کنم! "

 

شب آفتابی!

بیا با هم بخندیم

یکی که روز روشن،توی اتاق،عینک آفتابی زده بود،به بچه اش گفت:"ای بچه شیطون!کجا بودی تا این وقت شب؟"

 

گاز گرفتن سگ!

 بیا با هم بخندیم

دو دزد می خواستند وارد خانه ای شوند ،ولی سگ خانه طوری پارس کرد که هیچ کدام جرئت جلو رفتن نداشتند.اولی گفت:"نترس،برو.مگر نشنیدی ،سگی که پارس می کند گاز نمی گیرد؟دومی جواب داد :"چرا.من شنیده ام اما می ترسم اسن سگ نشنیده باشه

 

برچسب قیمت!

بیا با هم بخندیم

پدری دختر 15 ساله اش را به بیمارستان برد تا برادر تازه متولد شده اش را ببیند .دختر بچه با دیدن کارتی که به دست برادرش بسته شده بود و مشخصاتش روی آن نوشته شده بود ،با تعجب از پدرش پرسید:"بابا جون! چرا برچسب قیمتش را هنوز نکنده اند؟